* کار آسانی است که سرنوشتمان را به گردن نیروهای بیرونی بیندازیمو از تلاش دست برداریم چون اعتقاد داریم سرنوشت علیه ماست. میتوان اینگونهپنداشت که محل زندگیمان، نحوهی رفتار والدینمان نسبت به ما و یا مدرسهی موردنظرمان همگی آیندهی ما را تعیین میکنند. هیچچیزی عین حقیقت نیست. مردم عادی ون و مردان بزرگ همگی با توجه به نحوه رویاروییشان با بیعدالتی زندگی تعریف میشوند.
* زورگوها قدرتخود را از طریق ترس و ضعف دیگران به دست میآوردند. زورگوها مثل هها هستند کهترس را در آب بو میکشند. آنها دور طعمه حلقه میزنند تا ببینند آیا طعمه تقلاییمیکند یا نه. ضعیف بودن یا نیودن قربانیشان را بررسی میکنند. اگر شجاعت روبهروشدن با این وضعیت را نداشته باشید، به شما حمله خواهند کرد. در زندگی برای رسیدنبه اهدافتان، تکمیل شنای شبانه، باید انسان شجاعی باشید. این شجاعت در تمامی ماوجود دارد. اگر عمق وجودتان را بکاوید، انبوهی از شجاعت را خواهید یافت.
* مربی بلندگو راگرفت و بر سر گروه فریاد زد تا آواز خواندن را تمام کند. هیچکس این کار را نکرد. بههمین خاطر سر رهبر کلاس فریاد زد تا کنترل کارآموزهایش را در دست بگیرد. آوازخواندن ادامه یافت. با هر تهدید مربی، صدای ما بلندتر میشد، قدرت کلاس بیشتر وانگیزه برای رویارویی با آن وضعیت دشوار مستحکمتر میشد. در تاریکی، در آتشی کهنورش روی صورت مربی انعکاس یافته بود، میتوانستم لبخند مربی را ببینم. با دیگردرس مهمی یاد گرفتیم: قدرت یک نفر برای اتحاد گروه، قدرت یک نفر برای الهامبخشیبه اطرافیان و دادن امید. اگر آن فرد در حالیکه تا گردن در گل بود میتوانست آوازبخواند، پس ما هم میتوانستیم.
.
همگی ما روزی خودمانرا تا خرخره در گل میبینیم. این همان زمانی است که باید با صدای بلند آوازبخوانیم، لبخند بزنیم، اطرافیانمان را بلند کنیم و به آنها امید دهیم که فرداییبهتر وجود خواهد داشت.
* به خاطر داشتهباشید. کار امروز را به فردا نگذارید. کسی را پیدا کنید تا در زندگی به شما کمککند. به همه احترام بگذارید. بدانید که زندگی همیشه بر وفق مرادتان نیست و گاهیاوقات شکست میخورید. ولی ریسک کنید، در مقابله با دشواری قوی باشید، با زورگوییهامقابله کنید، شکستخوردهها را بالا بکشید و هرگز تسلیم نشوید- اگر این کارها راانجام دهید در این صورت میتوانید زندگی خود را به شکلی بهتر تغییر دهید. و شایدحتی دنیا را!
درباره این سایت