محل تبلیغات شما

* - خب، برای چی باهام درباره‌ی خدا حرف می‌زنید؟ من قبلا بابانوئلرو باور کردم، یک‌بار گول خوردم کافیه!


* - حالا برای چی باید برای خدابنویسم؟

- کمتر احساس تنهایی می‌کنی.

- احساس تنهایی کمتر با کسی کهوجود نداره؟

- به وجودش بیار.

به سمت من خم شد.

- هر بار که تو یه‌کم بهش فکر می‌کنییه‌کم بیشتر به وجودش میاری؛ اگه همین‌طور ادامه بدی کامل می‌شه؛ اون حالتو خوب می‌کنه.




اسکار و خانم صورتی - اریک امانوئل اشمیت
ترجمه‌ی معصومه صفایی راد

* - مامان بابات، تا حالا درباره‌ی خدا باهات حرف نزدند؟

- مامان بابام رو ولشون کن اونها تعطیلن!

- واقعا. اما اون‌ها تا حالا، هیچ‌وقت از خدا واست نگفتن؟

- چرا، فقط یک بار. اون هم برای این‌که بگن خدا رو قبول ندارن؛ اون‌ها فقط بابانوئل رو باور می‌کنن.

اسکار و خانم صورتی (۳)

اسکار و خانم صورتی (۲)

اسکار و خانم صورتی

خدا ,رو ,حالا ,مامان ,* ,فقط ,خانم صورتی ,بابانوئل رو ,رو باور ,احساس تنهایی ,و خانم

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تنها تولید کننده دستگاه یخساز پولکی ourgirls-12 奔波的歲月裏 Ollie's game Frances's receptions روستای قشلاق دیز زندگی طبق معمول قانون مالی حمل پول Amanda's style inanmalets