* این مورد وظیفهای بسیار ساده است؛ در بهترین حالت، کاری پیش پاافتاده. ولی هر روز صبح باید تختمان را به بهترین شکل مرتب میکردیم. در آن زمانبا توجه به این حقیقت که ما انگیزهی تبدیل شدن به جنگجویان واقعی را داشتیم اینکار تا حدی مسخره به نظر میرسید، ولی منظق این کارِ ساده بارها برای من ثابت شدهبود.
اگر هر روز صبح تخت خود را مرتبکنید، اولین وظیفهی روزانهتان را کامل کردهاید. این کار به شما نوعی حس غرور میدهدو شما را تشویق میکند تا پشت سر هم وظایف دیگر را انجام دهید. در انتهای روز،همین وظیفهی تکمیلشده به چندین وظیفهی کامل منتهی خواهد شد. مرتب کردن تختخوابهمچنین تاکیدی بر این حقیقت است که کارهای کوچک در زندگی اهمیت دارد.
اگر نتوانید کارهای کوچک را درستانجام دهید، هرگز نخواهید توانست کارهای بزرگ را انجام دهید. اگر بهطور اتفاقیروزی سیاه داشتید، در بازگشت به خانه به تختخوابی برمیگردید که آن را مرتب کردهایدو این تخت مرتب انگیزهی فردای بهتر را به شما میدهد.
اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید،با مرتب کردن تختخواب، روزتان را شروع کنید.
* زندگی یک جدال است و همواره زمینههای شکست وجود دارد ولی کسانیکه با ترس از شکست، سختی یا دردسر زندگی کنند، هرگز به ظرفیتهای واقعی خود دستنمییابند. بدون غلبه بر محدودیتها، بدون سُر خوردن با سر به سمت موانع، بدوننشان دادن جسارت زیاد، هرگز نمیفهمید که واقعا چه چیزی در زندگیتان امکانپذیراست.
* هیچیک از ما از لحظات دردناک زندگی در امان نیستیم. مثل آن قایقپارویی کوچک که اساس تمرینات دورهی نیروی دریایی ما بود، لازم است که همهی ماگروهی از افراد خوب و درست را برای رسیدن به مقصد زندگی در کنار خود داشته باشیم.شما به تنهایی از پس پارو زدن برنمیآیید.
درباره این سایت